[ad_1]
به نوشته هال برندز، تحلیل گر برجسته مسائل بینالملل، بلومبرگ، در همین حال، طبق گزارشها، استونی تعداد زیادی از توطئههای روسیه را در خاک خود کشف کرده است. کشتیهای روسی مظنون به هدف قرار دادن کابلهای ارتباطی و مزارع بادی در دریای شمال هستند. اکنون، مسکو ممکن است درگیر آتشسوزیهای مشکوک – از جمله آتشسوزی که یک مرکز خرید را فرا گرفت – در لهستان باشد. فهرست اتهامات همچنان ادامه دارد.
روسیه طبیعتا هر گونه تقصیر را انکار میکند، اما در جایی که این مقدار دود وجود دارد – به معنای واقعی کلمه یا مجازی – احتمالاً آتش نیز وجود دارد. همانطور که کاجا کالاس، نخست وزیر استونی گفته است، به نظر میرسد روسیه در حال به راه انداختن یک «جنگ سایه» علیه اروپا است. کارزاری که هدف آن تضعیف حمایت غرب از اوکراین، یا حداقل مجازات کشورهای اروپایی برای ارائه آن است. با انجام این کار، رئیس جمهور ولادیمیر پوتین همچنین پیش نمایشی از روسیه بسیار خشمگین و تهاجمی که از جنگ کنونی بیرون خواهد آمد، ارائه میدهد.
مهم نیست که مسکو در اوکراین چه ضررهایی متحمل میشود، مهم نیست که خطوط مقدم هنگام پایان جنگ کجا هستند، روسیه همچنان یک هشتم خاک روی زمین را اشغال خواهد کرد و همچنان یکی از مهمترین بازیگران ژئوپلیتیکی خواهد بود. رفتار روسیه وضعیت امنیتی در اروپا و فراتر از آن را شکل خواهد داد.
بسیاری از دولتهای اروپایی از ترس پوتین در حال پیش بینی جنگهای جدید هستند: وزیر دفاع دانمارک اعلام کرد که روسیه میتواند طی سه تا پنج سال به یکی از اعضای اروپایی سازمان پیمان آتلانتیک شمالی حمله کند.
این سناریو را به طور کامل رد نکنید. پوتین در حال نظامی کردن جامعه روسیه و افزایش تولیدات دفاعی به سطوح بیسابقه است. اگر او نسبت به تعهد آمریکا به اروپا تردید داشته باشد – شاید به این دلیل که یک بار دیگر رئیس جمهوری را انتخاب کند که پیوسته ناتو را مورد تمسخر قرار میدهد – ممکن است وسوسه شود که یک حمله کوبنده علیه کشورهای بالتیک انجام دهد تا نشان دهد که این اتحاد چقدر توخالی بوده است. با این حال، صرف نظر از آن، حمله متعارف روسیه به اروپا بعید به نظر میرسد.
پوتین مجبور شده است نیروی انسانی و تجهیزات زیادی را بسیج کند زیرا ارتش او در اوکراین متحمل فرسایشب بیرحمانه شده است. حتی پس از پایان این جنگ، نیروهای روسی باید هر منطقه اوکراینی را که هنوز تحت کنترل خود دارند، اشغال کنند. علاوه بر این، تا زمانی که ایالات متحده به ناتو متعهد باقی بماند، پوتین میداند که حمله به اعضای آن خطر آغاز جنگی را در پی دارد که در نهایت او در آن شکست خواهد خورد. بنابراین، احتمال بیشتری وجود دارد که روسیه کاملاً سرکش و گاهی خشن باشد، اما روسیهای که عمدتاً بر تاکتیکهای نامتقارن برای تضعیف اتحادی که نمیتواند مستقیما شکست دهد، متکی است.
پوتین مطمئناً انگیزه دارد. او مدعی است که غرب در حال به راه انداختن یک «جنگ واقعی» با هدف تحقیر روسیه و نابودی رژیم او است. او از جنگ کنونی برای رادیکال کردن کشورش استفاده کرده است، برای پاکسازی آن از عناصر لیبرال، میانه رو، برای القای ناسیونالیسم افراطی به نوجوانان و حتی کودکان خردسال، برای ایجاد سیستمی در جهت رویارویی با جهان خارج. او ذخایر عظیمی از خصومت را نسبت به کشورهایی که به اوکراین در کشتن نیروهای روسی کمک میکنند، جمع کرده است. و ابزارهای نامتعارف زیادی برای انتقام گرفتن دارد.
روسیه مدتهاست که از اقدامات مخفیانه تخریب در اروپا حمایت میکند: در سال ۲۰۱۴، مأموران روسی ظاهراً انبارهای مهمات چک حاوی اسلحه به مقصد اوکراین را خراب کردند. رژیم او جنایتکاران و رادیکالها را به عنوان نیروی نیابتی پرورش داده است. این کشور با هل دادن پناهجویان از مرزها به اروپا، مهاجرت را به سلاح تبدیل کرده است. روسیه از قابلیتهای غیرنظامی مانند تراولهای ماهیگیری برای حمله به زیرساختهای ارزشمند زیر دریا استفاده کرده است.
برای سالها، مسکو از کودتا و توطئههای ترور در کشورهایی از مونتهنگرو گرفته تا آلمان حمایت مالی کرده است. گاهی اوقات، مرزهای زمینی و دریایی خود را با کشورهای همسایه جابجا کرده یا تهدید به جابجایی کرده است. تواناییهای جنگ سیاسی پیشرفته روسیه را – عملیات نفوذ، حملات سایبری و سایر ابزارهای مداخله –به اینها اضافه کنید و میبینید پوتین همه چیزهایی را که برای یک حمله کمشدت علیه غرب نیاز دارد، در اختیار دارد.
این فقط یک کمپین آزار و اذیت نیست. این تاکتیکها حاکمیت کشورهای غربی را سست میکند و سیاست آنها را متزلزل میکند.
اساساً آنها نشان میدهند که تضمینهای دفاعی ناتو لزوماً نمیتواند روسیه را از انجام اقدامات تجاوزکارانه گهگاهی خشونتآمیز، در اروپا متوقف کند.
دو سال پیش، من نوشتم که روسیه ممکن است به یک رژیم ضعیف شده اما به طور فزایندهای ستیزهجو تبدیل شود که از نیابتیها و سایر ابزارهای غیر سنتی استفاده میکند. در هر صورت، این نوع روسیه اکنون حتی با سرعت بیشتری از آنچه من انتظار داشتم در حال شکل گیری است.
ناتو احتمالا به تسلیح مجدد علیه روسیه ادامه دهد، حتی اگر فقط برای ایجاد اطمینان از این باشد که رویارویی تمام عیار با این ائتلاف قمار بسیار بدی باقی خواهد ماند. با این حال، باید انتظار یک مبارزه طولانی در سایه را داشت که در آن روسیه زخمی راههای خلاقانهای برای آزار دشمنان خود پیدا میکند. این نوع جنگ سرد به اندازه کافی چالش برانگیز خواهد بود، حتی اگر غرب بتواند از ایجاد رویارویی خود با پوتین جلوگیری کند.
[ad_2]
منبع خبر