[ad_1]
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از ایران، رسیدگی به این پرونده از سال ۹۲ بهدنبال کشته شدن زن جوانی بهنام مرجان در خانهاش در منطقه تهرانپارس آغاز شد. با حضور و بررسی اولیه مأموران مشخص شد که این زن به تنهایی در خانه اجارهایاش زندگی میکرده و پس از ملاقات با مرد جوانی با ضربههای چاقو به قتل رسیده است.
در ادامه متهم بهنام فریبرز شناسایی و بازداشت شد و به مأموران گفت: بهخاطر مزاحمتهای مرجان او را به قتل رساندم. او دست از سرم برنمی داشت و همین کارش باعث شده بود که یک لحظه آرامش نداشته باشم.پس از آن پرونده فریبرز به دادگاه فرستاده و با حکم قضایی به قصاص محکوم شد.
اما قبل از اجرای حکم اعدام، شرط اولیای دم مبنی بر پرداخت ۱۵۰ میلیون تومان را پذیرفت و از چوبه دار فاصله گرفت. ولی نتوانست مبلغ مورد نظر را به اولیای دم بپردازد. بههمین خاطر اولیای دم دیگر پیگیر پرونده نشدند و او 8 سال بلاتکلیف در زندان ماند. تا اینکه در فروردین سال 1400یک نیکوکار با پرداخت دیه ۱۳ زندانی آنها را از زندان نجات داد و حاضر شد دیه مقتول این پرونده را هم پرداخت کند
تا فریبرز آزاد شود.به این ترتیب متهم نامهای به قضات نوشت و خواست تا طبق ماده 429 به پروندهاش رسیدگی شود.به این ترتیب فریبرز بعد از 8 سال بلاتکلیفی در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد.
وی در توضیح ماجرا گفت: 8 سال پیش تازه نامزد کرده بودم که مزاحمتهای تلفنی مقتول شروع شد. مدام میترسیدم که موضوع را نامزدم بفهمد و برایم مشکل ساز شود تا اینکه با مرجان قرار گذاشتم تا با او صحبت کنم و بپرسم چرا دست از سرم بر نمیدارد. او نشانی خانهاش را داد وقتی وارد آپارتمانش شدم احساس ترس و ناامنی کردم و میخواستم برگردم که مرجان با داد و فریاد و چاقو تهدیدم کرد که حق ندارم بروم من هم با او درگیر شدم و به یکباره چاقو وارد پهلویش شد و او فوت کرد. من نه مقتول را میشناختم و نه خصومتی با او داشتم که با قصد قبلی کاری انجام دهم. بهخاطر این ماجرا زندگیام از هم پاشید و هشت سال از بهترین روزهای زندگیام را در زندان سپری کردم و اولیای دم هم پیگیر پروندهشان نیستند. حالا هم تقاضا دارم تا قضات دادگاه اجازه بدهند تا از این فرصتی که این مرد نیکوکار برایم به وجود آورده استفاده کنم و از زندان بیرون بیایم.
پساز دفاعیات متهم، قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.
[ad_2]
منبع خبر