Site logo

فرسایش ظرفیت موجود؛ تصور جذاب ورود شرکت‌های دانش‌بنیان به حوزه نفت

[ad_1]

به گزارش اقتصادنیوز، خروج از ریل خام‌فروشی رویای هرکسی است که دغدغه آینده ایران را دارد. ایران نفتی سال‌هاست با وعده‌های سیاستمداران قرار است به جز نفت خام، محصولات دیگری را به دنیا عرضه کند؛ اما همچنان اقتصادش را حتی در دوران تحریم نفتی هم «فروش نفت» پیش می‌برد. البته بی‌انصافی است اگر بگوییم هیچ قدمی در این راستا برداشته نشده است؛ که در دنیای امروز هرکجا دانش ریشه داشته باشد اقتصاد دانش‌بنیان هم در دلش جوانه می‌زند.

سال‌ها پیش وقتی حرف از صادرات کالای غیرنفتی به میان می‌آمد صادرات محصولاتی مثل پسته، زعفران، فرش دستباف و… به ذهن می‌رسید. اما حالا حرف از صادرات دانش، خلاقیت و خدمات است. تا آنجا که هفته گذشته به یکی از آمارهای جالب و قابل تامل اقتصاد ایران توسط سیداحسان خاندوزی اشاره شد. در خبرها اعلام شد «وزیر اقتصاد و دارایی هفته گذشته در نشست هیات دولت با اشاره به افزایش خیره‌کننده صادرات محصولات دانش‌بنیان در سال ۱۴۰۲ گفت: سال ۱۴۰۲ صادرات محصولات دانش‌بنیان با فعالیت بیش از ۵۰۰ شرکت به رقم دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار رسید که با توجه به اینکه ارزش صادرات هر تن از این کالاها دو برابر ارزش میانگین کالاهای دیگر است، نشان روشنی از خروج تدریجی اقتصاد کشور از خام‌فروشی است» (به‌نقل از پایگاه اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری).

البته می‌توان در مورد چند جمله این گفتار از جمله «روشنی خروج تدریجی اقتصاد کشور از خام‌فروشی» سخن‌ها گفت و نقدش کرد؛ اما رقم دو میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار در اقتصاد تحریمی ایران نیز مبلغی نیست که بتوان به راحتی از آن چشم پوشید و آن را دستاورد محسوب نکرد.

 شایان ذکر است که روح‌الله دهقانی‌فیروزآبادی مدیر اجرایی و معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان رئیس‌جمهور نیز سال گذشته از همکاری صنعت نفت با شرکت‌های دانش‌بنیان خبر داد و گفت: تعداد شرکت‌های دانش‌بنیان در این صنعت از ۱۵۰ شرکت به ۷۰۰ شرکت رسیده و با اجرای تنها ۶۰ درصد از توافق‌ها میان این وزارتخانه با شرکت‌های فناور و دانش‌بنیان تاکنون، بیش از یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون دلار صرفه‌جویی ارزی برای کشور انجام شده است (مهر).

مشخصاً تصور ورود شرکت‌های دانش‌بنیان به یکی از مهم‌ترین حوزه‌های اقتصادی ایران یعنی نفت بسیار جذاب است. این ترکیب و این جنس از همکاری‌ها علاوه برآنکه می‌تواند برای سرمایه‌گذاران وسوسه‌برانگیز باشد، برای آینده اقتصاد نیز توسعه‌محور و منطقی به حساب می‌آید؛ اما مانند هرآن کسی که در ایران فعالیت می‌کند، می‌دانیم که همچون بسیاری از ایده‌های جذاب، ایده‌های دانش‌بنیان در عمل با بوروکراسی‌های سختی همراه می‌شوند که سرعت رشد آنان را کاسته و گاه متوقف می‌کند. (در ادامه گزارش به این موانع خواهیم پرداخت.)

چیستی شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران

الان زمان مناسبی است که بار دیگر به چیستی شرکت‌های دانش‌بنیان در ایران و برخی کشورهای توسعه‌یافته بپردازیم و بدانیم چگونه فعالیت می‌کنند تا با مقایسه آنها بتوانیم قضاوت کنیم «آیا مبلغ حاصل از صادرات دانش‌بنیان‌هایی که آقای وزیر به آن اشاره کردند مناسب و متناسب با اندازه اقتصاد ایران و توانمندی‌هایش هست» یا تنها داریم صدای دستاوردی حداقلی را از بوق و کرنای بلندی می‌شنویم؟ شناخت چیستی شرکت‌های دانش‌بنیان، تفاوتش با مفهوم استارت‌آپ و نوع همکاری آنان با هم نشان می‌دهد که چه ظرفیت کلانی وجود دارد که زیر پای تحریم، سوءمدیریت، بوروکراسی، قوانین دست‌وپاگیر و بی‌توجهی لگدمال‌ شده و از‌کف ‌رفته است.

شرکت‌های دانش‌بنیان، موسسات خصوصی، تعاونی و دولتی هستند که به منظور افزایش علم و ثروت، توسعه اقتصادی بر پایه دانش و تحقق اهداف علمی و اقتصادی در راستای گسترش اختراع و نوآوری و در نهایت تجاری‌سازی نتایج تحقیق و توسعه (شامل طراحی و تولید کالا و خدمات) در حوزه فناوری‌های برتر و با ارزش افزوده فراوان (به ویژه در تولید نرم‌افزارهای مربوط) تشکیل می‌شود.

طبق آیین‌نامه مصوب، شرکت‌های دانش‌بنیان، اهدافی نظیر ترغیب هیات علمی دانشگاه‌ها و واحدهای پژوهشی برای فعالیت‌های بیشتر در رفع نیاز جامعه و امکان افزایش درآمد اعضای هیات علمی، تجاری‌سازی یافته‌های پژوهشی، افزایش درآمدهای اختصاصی دانشگاه‌ها و واحدهای پژوهشی را دنبال می‌کنند (فکر برتر).

بنابر قانون ایران، شرکت دانش‌بنیان به عنوان یک شرکت بازرگانی اغلب به دلیل ارائه محصولات جدید، تکنولوژی و خدمات نوآورانه به عنوان منابعی برای تحقق اهداف توسعه اقتصادی و صنعتی کشور مورد حمایت قرار می‌گیرند (شبکه دانش‌بنیان ایران).

اولین مرحله در فعالیت شرکت‌های دانش‌بنیان، ایده‌پردازی و تحقیق و توسعه است. در این مرحله تیم‌های پژوهشی به بررسی مسائل و مشکلات موجود می‌پردازند و سعی در پیدا کردن راه‌حل‌های جدید دارند. این فرآیند شامل جمع‌آوری اطلاعات، آزمایش‌ها و تحلیل‌های مختلف است که به تولید ایده‌های خلاقانه و پیشرفته منجر می‌شود. این قسمت از کار شرکت‌های دانش‌بنیان بسیار مهم بوده و اهمیت زیادی در ادامه فرآیند خواهد داشت؛ چراکه هر چقدر که تحقیق و توسعه قوی‌تر باشد، مسلماً نتیجه بهتری به دست خواهد آمد که باید به آن توجه کافی داشت.

بعد از توسعه محصولات نوآورانه، شرکت‌های دانش‌بنیان نیاز دارند تا محصولاتشان را به بازار عرضه کنند و موفقیت تجاری را برای خود ایجاد کنند. در این مرحله فعالیت‌های بازاریابی، تبلیغات و فروش محصولات انجام می‌شود. استفاده از روش‌های نوین بازاریابی و تبلیغات می‌تواند به شرکت‌های دانش‌بنیان کمک کند تا به مشتریان هدف خود دسترسی پیدا کنند و محصولات خود را به‌طور موثری بازاریابی کنند. بدون شک این مرحله در تجاری‌سازی کسب‌وکار جدید بسیار اهمیت دارد.

شرکت‌های دانش‌بنیان معمولاً با سازمان‌ها و موسسات دیگر همکاری می‌کنند تا بتوانند منابع و تجربیات خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. این همکاری‌ها می‌تواند شامل همکاری در زمینه تحقیق و توسعه، اشتراک دانش فنی و تبادل منابع مالی و انسانی باشد. به‌طور کلی ارتباطات برای این دسته از شرکت‌ها بسیار مهم بوده و امکان توسعه بیشتر را برای آنها فراهم خواهد کرد.

آنها عموماً به دلیل تمرکز بر روی فعالیت‌های نوآورانه، محصولات با ارزش افزوده بالا و بازارپسند را تولید می‌کنند و از منابع خود در قالب سرمایه‌گذاری در تحقیق و توسعه استفاده می‌کنند. در نتیجه این فعالیت‌ها شرکت‌ها می‌توانند به بهبود کیفیت زندگی افراد، رقابت پایدار در صنایع مختلف، افزایش اشتغال و سودآوری برای خود و جامعه کمک شایانی کنند.

در ایران شرکت دانش‌بنیان به عنوان یک شرکت با ویژگی‌های خاص تلقی می‌شود و به همین دلیل همواره انتظار می‌رود تا از حمایت‌های مالی و غیرمالی دولت و معاونت علمی ریاست‌جمهوری برخوردار شوند. این موضوع فقط به ایران مربوط نیست، به‌طور خلاصه شرکت دانش‌بنیان با توجه به تاثیرات مثبتی که برای جامعه دارد، به عنوان یک ابزار قدرتمند در رشد اقتصاد کشورها مورد توجه قرار گرفته است (در اینجا لازم است اشاره شود که شرکت‌های دانش‌بنیان به شکلی که در ایران فعالیت می‌کنند در کشورهای توسعه‌یافته وجود ندارند و در بخشی از گزارش بدان پرداخته می‌شود).

تفاوت دانش بنیان و استارت آپ

خیلی‌ها به دلیل عدم شناخت شرکت‌های دانش‌بنیان را با استارت‌آپ‌ها اشتباه می‌گیرند. وقتی در ایران از استارت‌آپ صحبت می‌شود، ذهن بیشتر بر شرکت‌هایی که در حوزه کارهای نرم‌افزاری و آی‌تی فعالیت می‌کنند متمرکز می‌شود. اما در واقع استارت‌آپ شروع هر شرکت نوآور است. شرکت دانش‌بنیان یا شرکت‌های نوآور، شرکت‌هایی هستند که با بهره‌گیری از فرصت‌های پیش‌رو در زمینه تکنولوژی و دانش، تلاش می‌کنند راهکارهای نوین را برای حل مسائل و بهبود کیفیت زندگی انسان‌ها ارائه دهند. این شرکت‌ها از دانشگاه‌ها، مراکز تحقیقاتی، شرکت‌های بزرگ و موسسات دیگر استعدادها و ایده‌های نو دریافت کرده و با ارائه سرمایه‌گذاری و حمایت مالی، فنی و بازاریابی به آنها کمک می‌کنند تا ایده‌های خود را به صورت کسب‌وکار عملی و پایدار تبدیل کنند. بر همین اساس مهم‌ترین کارکردهای شرکت دانش‌بنیان را ایجاد و پشتیبانی از استارت‌آپ‌ها، توسعه فناوری‌های جدید، فرهنگ‌سازی رشد کارآفرینی، ایجاد شغل و کاهش بیکاری، توسعه و ارتقای سطح فناوری و رقابت با شرکت‌های بزرگ بازار می‌دانند.

شرکت‌های دانش‌بنیان محصولاتشان را به شکل‌های مختلفی صادر می‌کنند. در روند صادرات صورت‌گرفته از سوی آنها نباید تحریم را فراموش کنیم. این‌طور نیست که آنان فقط کالا را با نام ایران صادر کنند و مستقیماً پولش وارد کشور شود. در دوران تحریم مدل‌های مختلفی برای صادرات پیش‌پا قرار می‌گیرند. به نظر می‌رسد آماری که وزیر اقتصاد به تازگی از صادرات شرکت‌های دانش‌بنیان اعلام کرده باید بیشتر محصول‌محور باشند تا تکنولوژی‌محور. انتظار می‌رود کالاهایی چون اقلام دارویی، پزشکی، مخابرات و نانو صادر شده باشند. حالا نکته آن است که تنها بخشی از این کالاها مستقیماً از ایران صادر می‌شوند. آن هم عموماً به کشورهای همسایه ارسال می‌شوند. بخشی از این کالاها به شکل ریبرندینگ صادر می‌شوند. خط تولیدهایی را حتی به شکل سوری در کشورهای دیگر راه‌اندازی کرده و از آنجا کالایشان را به نامی غیرایرانی صادر می‌کنند. بنابراین برای تحلیل آمار ارائه‌شده باید از وزارت اقتصاد پرسید مبنای آماری‌شان چیست تا بر همان مبنا تحلیل کرد.

شناسایی میزان صادرات محصولات کالایی در کشور ما خیلی آسان‌تر از شناسایی کالاهای دانش‌محور است. هرچند میزان صادرات کالایی هم به دلیلی موضوع ریبرندینگ دقیق نیست؛ اما بالاخره کالایی که محصول‌محور است و از گمرک رد می‌شود راحت به حساب می‌آید. در مقابل شرکت‌هایی که خدمات و نرم‌افزار صادر می‌کنند به‌خصوص در حوزه آتی غیرقابل شمارش هستند؛ چراکه بخشی از آنها فریلنسر هستند و از خارج سفارش می‌گیرند، پس محصولشان در زنجیره ارزشی یک شرکت دیگر قرار می‌گیرند. اکثر این افراد هم میزان صادرات دانش خود را اعلام نمی‌کنند. نه اینکه فرار مالیاتی در کار باشد، اکثراً به این علت است که کارشان در دموکراسی ایرانی سخت می‌شود. آن فرد پیش خود فکر می‌کند خدماتی را آپلود کردم و تمام؛ اما اگر به مراجع قانونی اعلام کنم هزار گرفتاری پیش پایم خواهد بود. وقتی می‌گوییم کالاهای دانش‌محور در گمرک احصا نمی‌شوند منظور همین است.

بزرگ‌ترین مانع داخلی برای صادرات این دست از محصولات قوانین و مقررات است. چه کسی است که نداند این قوانین خیلی دست‌وپاگیر و وقت‌گیر هستند. یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های محصولات دانش‌محور با کالاها در مدت زمانی است که محصول باید صادر شود. استارت‌آپ‌ها و شرکت‌هایی که باید خدمت غیرملموس ارائه کنند در یک دوره زمانی مهلت دارند اما به خاطر مقررات پیچیده و شرایط داخلی ایران عموماً به آن زمان مقرر نمی‌رسند و قرار‌داد باطل می‌شود. از سوی دیگر همان‌طور که پیشتر هم اشاره شد مهم‌ترین مسئله تحریم است. ارتباطات قبلی خیلی از شرکت‌های نوآور قطع شده و بعضی‌ها هم که ارتباط غیرمستقیم دارند چون از طریق کشور ثالث کارشان انجام می‌شود دیگر در لیست آماری صادراتی ایران قرار نمی‌گیرند. بزرگ‌ترین مسئله ارتباطات بین‌المللی و مشکلات بانکی است که همه آنها به دلیل تاثیرات سیاست بر اقتصاد است.

پژوهشگران و نوآورانی که درصدد هستند ایده‌های خود را در قالب راه‌اندازی یک شرکت دانش‌بنیان پیاده‌سازی کنند، در ابتدا با چالش‌ها و مشکلات متنوعی در ابتدای کار مواجه می‌شوند. برخی مشکلاتی که محققان در ابتدای امر تاسیس شرکت دانش‌بنیان و تولید یک محصول در تیم استارت‌آپی‌شان مواجه می‌شوند، آن است که برخی از استادان یا دانشجوهای تحصیلات تکمیلی ایده‌های کاربردی و به‌دردبخوری دارند. در سازوکار فعلی معاونت علمی این استارت‌آپ‌ها به شتاب‌دهنده‌ها معرفی می‌شوند و شتاب‌دهنده‌ها هم به عنوان کارگزار بیرونی مورد حمایت معاونت علمی، درصدد هستند ایده‌های این محققان را به مرحله تولید برسانند. اما برخی شتاب‌دهنده‌ها ترمز هستند. به گفته کارشناسان این حوزه گاهی اوقات اتفاقاً مشکل در همین پروسه حمایت شتاب‌دهنده از استارت‌آپ است.

شتاب‌دهنده‌ها در دنیا

موضوع شتاب‌دهنده‌ها در دنیا تعریف مشخصی دارد و به عنوان یک پل یا رابط به اجرای یک ایده با سرمایه‌گذاری مناسب سرعت می‌بخشند، اما بعضی شتاب‌دهنده‌ها به عنوان ترمز عمل می‌کنند. با توجه به سود زیادی که در حال حاضر در تاسیس یک شتاب‌دهنده وجود دارد بعید نیست که در آینده‌ای نزدیک تعداد شتاب‌دهنده‌ها حتی از تعداد استارت‌آپ‌هایمان هم بیشتر شود. نکته مهم بعدی فرآیند کسب مجوزهای تولید، توزیع و فروش است که طولانی بودن روند اخذ مجوز و پیگیری‌های مورد نیاز صدور و تمدید آنها همچنان یکی از مهم‌ترین موانع زمان‌بر است که باید در دستور کار قرار گیرد. بسیاری از منتقدان وضع موجود عقیده دارند لازم است فرآیندهای نظارتی افزایش پیدا کند تا افزایش ظرفیت دانش‌بنیان‌ها کیفی بوده و به افزایش کمی تعداد این شرکت‌ها منحصر نشود، چون در غیر این صورت فقط نتیجه این خواهد شد که برخی فرصت‌طلبان با بهره‌گیری از فرصت پیش‌آمده در جهت منافع مادی خود پیش بروند و مانع تحقق این امر مهم خواهند شد. ایجاد یک ظرفیت نظارتی قوی‌تر بر روی فعالیت شتاب‌دهنده‌ها نیز به‌عنوان راهکار حل این مشکل پیشنهاد می‌شود. البته گفتنی است شتاب‌دهنده‌های بسیاری هم هستند که جانب انصاف را رعایت کرده و طبق عرف رایج در دنیا بر اساس تخمین میزان و مدت زمان بازدهی یک ایده نوآورانه، روی آن سرمایه‌گذاری کرده و تا به ثمر رسیدن یک استارت‌آپ از آن حمایت می‌کنند و زمینه تشکیل یک شرکت دانش‌بنیان و اشتغال‌زایی حاصل از آن را فراهم می‌کنند که باید از آنها تقدیرهای لازم به عمل آید.

از دیگر مشکلات سیستمی فضای تولید دانش‌بنیان این است که فرآیندهای ارزیابی اولیه، به‌ویژه نظارت در پروژه‌های دانش‌بنیان برخی اوقات به افرادی کم‌تجربه و بعضاً دانشجو سپرده می‌شود که این به خودی خود مشکل‌آفرین است.

مشکلات بسیاری وجود دارد که انگیزه یک پژوهشگر را از بین می‌برد و ناامیدشان می‌کند و شاید همین بتواند زمینه‌ای برای خروج ایده‌پرداز از کشور باشد، اما باید با اصلاح بعضی ساختارها و قوانین به دنبال حمایت بیشتر از محققان و دانشمندهای کشورمان باشیم. زیرا حمایت مناسب از هر ایده می‌تواند ما را یک قدم به سمت حل مشکلات اقتصادی کشور و خودکفایی نزدیک کند (حسین شاهسوارانی-دانشگاه بهشتی).

برای ایجاد یک شرکت و تاییدیه دانش‌بنیانی چالش‌های زیادی وجود دارد، ضمن اینکه این روند شدیداً زمان‌بر است. برای راه‌اندازی چنین شرکتی، «ریسک سرمایه‌گذاری» و «تیم‌سازی علمی و اجرایی» وجود دارد؛ معمولاً یک نخبه در ابتدای کار تشکیل شرکت نیاز به هم تیمی‌های علمی و اجرایی نخبه دیگری دارد که این به خودی خود دشوار و هزینه‌بر است. علاوه بر تشکیل یک تیم که بتوانند با هدف پیش بروند، یافتن سرمایه‌گذار نیز چالش است؛ سرمایه‌گذاری که بتواند برای مدت طولانی سرمایه خود را صرف یک پروژه کند. قبل از پروسه دانش‌بنیانی باید یک شرکت ثبت شود که اقدامات مربوط به ثبت آن زمان‌بر است. در فرآیند ثبت شرکت، اقدامات اداری، مالیات، دریافت کد اقتصادی، اجاره محلی برای استقرار تجهیزات شرکت، ایجاد آزمایشگاه، پرسنل، دریافت خدمات، تبلیغات و… از جمله راه‌هایی هستند که باید قبل از دانش‌بنیانی طی شوند. همه این اقدامات هزینه‌بر است (رضا مقدسعلی، فعال شرکت‌های دانش‌بنیان).

معمولاً یافتن سرمایه‌گذاری که صرف نظر از زمان، به سود در یک پروژه فناورانه مطمئن نباشد واقعاً کار سختی است؛ سرمایه‌گذاران معمولاً به سوددهی در زمان کم توجه دارند. به همین دلیل وارد فرآیند واردات یک محصول می‌شوند و این نشان می‌دهد که هنوز مبادی واردات می‌تواند سودآورتر از سرمایه‌گذاری روی طرح‌های دانش‌بنیان شود.

زیرساخت‌های اجرایی زیادی برای عملیاتی شدن یک ایده علمی وجود دارد که تا قبل از رسیدن به نمونه اولیه یک محصول دانش‌بنیان باید وجود داشته باشد که بسیاری از محققان را از ورود به این حوزه نگران و پشیمان می‌کند. باید در معاونت‌های علمی تدابیری برای این موضوع اندیشیده شود. بنابراین سوال اصلی اینجاست که به غیر زمان‌بر بودن کدام پژوهشگر می‌تواند از جیب خود هزینه کند تا یک شرکت را به میزان دو میلیارد راه‌اندازی کرده و سپس برای دانش‌بنیانی اقدام کند؟ بنابراین شرکتی که تصمیم به دانش‌بنیان شدن دارد روندی طولانی را باید بگذراند و این از عهده محققی که پتانسیل انجام پروژه‌های علمی را دارد برنمی‌آید، زیرا آموزشی در مورد ثبت شرکت و روند اداری ندیده است.

ترس از ورود به راه‌اندازی شرکت

به همین دلیل است که بسیاری از محققان هنوز درصدد حفظ جایگاه استادی خود هستند و ترس از ورود به راه‌اندازی شرکت و دانش‌بنیان شدن دارند. بسیاری از آنها بودجه‌ای ندارند که صرف این اقدامات کنند، بنابراین از فعالیت خود دست می‌کشند و به کار تدریس ادامه می‌دهند. بحث‌های دانش‌بنیان ریسک بالایی دارند و سرمایه‌گذاری برای ایجاد شرکت یا تولید محصول برای دانش‌بنیان شدن یکی از چالش‌های اصلی محققان است. در واقع ملزومات دانش‌بنیان علاوه بر تکنولوژی و دانش فنی، شرکتی است که به سرمایه نیاز دارد و این سرمایه در دسترس خیلی از محققان نخبه نیست. زیرساخت‌های اجرایی زیادی برای عملیاتی شدن یک ایده علمی وجود دارد که تا قبل از رسیدن به نمونه اولیه یک محصول دانش‌بنیان باید وجود داشته باشد که خیلی از محققان را از ورود به این حوزه نگران و پشیمان می‌کند. باید در معاونت‌های علمی تدابیری برای این موضوع اندیشیده شود. بنابراین سوال اصلی اینجاست که به غیر از زمان‌بر بودن کدام محقق می‌تواند از جیب خود هزینه کند تا یک شرکت را به میزان دو میلیارد راه‌اندازی کرده و سپس برای دانش‌بنیانی اقدام کند؟(برگرفته از مقاله‌ای از. سیدحسین میرجلیلی،  سیدشمس‌الدین حسینی و یوسف عبدی).

سوال این است که با تمام این مشکلات آیا اقتصاد ایران این ظرفیت را دارد که چنین شرکت‌هایی درونش رشد کنند و همچنین سودآوری داشته باشند. جواب آن است که اقتصاد ایران حتماً این ظرفیت را دارد، ما نمونه‌های موفقی از شرکت‌های دانش‌بنیان داریم که کارهای خوبی انجام دادند. در بازار داخلی هم استارت‌آپ‌هایی بودند که به بلوغ رسیده‌اند. پس ظرفیتش حتماً وجود دارد. به قول افشین کلاهی کشور ما کشور شعارزده‌ای است. بخشی از اقدامات بر مبنای شعار پیش می‌رود و اگر مقررات دست‌وپاگیر داخلی و مشکلات تحریم نبود قطعاً هرگونه سرمایه‌گذاری در این حوزه جواب می‌داد و باعث سودآوری می‌شد. اما چقدر حمایت قانونی صورت گرفته است؟ چقدر اقدامات از این شعارها دور بوده و اصلاً تصمیم‌گیران تا چه اندازه به این ظرفیت‌ها فکر کرده‌اند.

پیشتر در بخشی از گزارش اشاره شد که کلیدواژه «دانش‌بنیان» اصطلاحی است که تنها در کشور ما به شرکت‌های مبتنی بر فناوری اطلاق می‌شود. در بسیاری از موارد در ایران حتی اگر این دانش‌بنیان‌ها سال‌های سال محصولات خود را ارتقا دهند و به غول‌های اقتصادی تبدیل شوند باز هم دانش‌بنیان به‌شمار می‌آیند. اگرچه کارکرد شرکت‌های دانش‌بنیان مشابه کارکرد شرکت‌های فناوری یا واحدهای تحقیق و توسعه در خارج از کشور است اما چنین عنوانی تنها در کشور ما کاربرد دارد، از همین رو در رتبه‌بندی‌های جهانی شاخصی تحت عنوان «دانش‌بنیان» برای مقایسه این شرکت‌ها با یکدیگر وجود ندارد. وقتی شما عبارت دانش‌بنیان را در اینترنت سرچ می‌کنید تنها با مقالات و محتواهای فارسی روبه‌رو می‌شوید. اما تنها معیار مشخص و نزدیک به این حوزه در ادبیات بین‌المللی «نوآوری» است. خبرگزاری مهر در گزارشی به درستی به این موضوع اشاره کرده که از این‌رو یعنی از منظر نوآوری می‌توان جایگاه بین‌المللی ایران را در این حوزه که به نوعی بخشی از دانش‌بنیان بودن را با خود یدک می‌کشد، ارزیابی کرد.

شاخص جهانی نوآوری را سازمان بین‌المللی مالکیت فکری با همکاری دو مدرسه کسب‌وکار در آمریکا و فرانسه تهیه می‌کنند. این شاخص براساس نرخ ثبت دارایی‌های فکری، هزینه‌های آموزش، زیرساخت‌ها، پیچیدگی‌های بازار و کسب‌وکار، تحقیق و توسعه و… در نظر گرفته می‌شود.

رتبه ایران بر اساس شاخص جهانی نوآوری

رتبه ایران بر اساس شاخص جهانی نوآوری در سال ۲۰۱۴ معادل ۱۲۰ بوده است، اما از آن سال به بعد ایران به استثنای سال ۲۰۲۰، توانسته جایگاه خود را به‌طور مستمر در میان کشورهای مورد بررسی بهبود ببخشد؛ به‌طوری که رتبه‌اش در سال ۲۰۲۱ به ۶۰ ارتقا یافته و توانسته جایگاه خود را در سطح جهانی ۶۰ پله ارتقا دهد.

این بهبود رتبه، اثربخشی سیاست‌های علمی و فناوری کشور طی سال‌های اخیر را به وضوح نشان می‌دهد و اینکه شرکت‌های دانش‌بنیان با نوآوری‌های به‌کار برده‌شده در تولید محصولاتشان تاثیر زیادی در صعود رتبه شاخص نوآوری داشته‌اند (خبرگزاری مهر).

اما بیایید نگاهی به وضعیت اتحادیه اروپا در همین حوزه و در سال مشابه داشته باشیم. ازآنجاکه شرکت‌های کوچک و متوسط ستون فقرات اقتصاد اروپا را تشکیل می‌دهند، دولت‌های اروپایی برنامه‌های متنوعی را برای حمایت از این شرکت‌ها به‌ویژه شرکت‌های کوچک و متوسط فعال در حوزه فناوری بالا، طراحی و اجرا می‌کنند. کمیسیون اروپا دسترسی به منابع مالی را از طریق نهادهای مالی محلی در کشورهای اتحادیه اروپا فراهم می‌کند.

انواع مختلف تامین مالی شامل وام‌ها، تامین مالی خرد، ضمانت‌نامه، سرمایه‌گذاری و مشارکت از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری خطرپذیر یا فرشتگان کسب‌وکار است. این حمایت‌ها مزایایی مانند کاهش نرخ بهره، افزایش سقف تامین مالی یا سهل‌گیری در وثیقه‌ها را به دنبال دارد. مدیریت این برنامه‌های تامین مالی اغلب بر عهده «بانک سرمایه‌گذاری اروپا» (EIB) و «صندوق سرمایه‌گذاری اروپا» (EIF) است. همچنین کمیسیون اروپا سازمان اجرایی بنگاه‌های کوچک و متوسط (EASME) را برای مدیریت برنامه‌های پشتیبانی SME‌ها و نوآوری راه‌اندازی کرده است. برنامه افق ۲۰۲۰ (Horizon۲۰۲۰) و برنامه افق اروپا (Horizon Europe): بزرگ‌ترین برنامه پژوهش و نوآوری در اتحادیه اروپا بود که با ۸۰ میلیارد یورو بودجه در طول بیش از هفت سال (۲۰۱۴ تا ۲۰۲۰) با هدف جذب سرمایه‌گذاری خصوصی و بهره‌مندی ایده‌های ناب از آزمایشگاه به بازار ارائه شد. در افق ۲۰۲۰، توجهی ویژه به کسب‌وکارهای کوچک و متوسط شد. کمک به معرفی ایده‌های جدید این بنگاه‌ها به بازار و سپس کمک به توسعه بیشتر این ایده‌ها از جمله نکات مهم برنامه در حوزه کسب‌وکارهای کوچک و متوسط بود. پس از پایان دوره افق ۲۰۲۰، برنامه حمایت از پژوهش اتحادیه اروپا تحت عنوان افق اروپا مربوط به سال ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۷ با بیش از 5/95 میلیارد یورو به عنوان بزرگ‌ترین برنامه حمایتی در جهان کار خود را آغاز کرده است. برنامه رقابت‌پذیری بنگاهی و بنگاه‌های کوچک و متوسط (COSME) هم مطرح است.

هدف این برنامه تسهیل دسترسی بنگاه‌های کوچک و متوسط به منابع مالی در تمام فازهای دوره عمر بنگاه (خلق، گسترش یا واگذاری کسب‌وکار) است. در قالب این برنامه ضمن ایجاد دسترسی آسان‌تر به ضمانت‌نامه، وام و سرمایه برای کسب‌وکارها، حمایت‌های مالی اتحادیه اروپا از طریق نهادهای مالی محلی در کشورهای عضو به شرکت‌ها ارائه و فراهم می‌شود. تامین مالی اتحادیه اروپا برای نوآوران (InnovFin) یکی دیگر از برنامه‌ها بود. راهکار مشارکتی گروه بانک سرمایه‌گذاری اروپا (EIB و EIF) و کمیسیون اروپا در قالب برنامه پژوهش و نوآوری افق ۲۰۲۰ بود. InnovFin دربردارنده مجموعه‌ای یکپارچه و مکمل از ابزارهای مالی و خدمات مشاوره‌ای است که کل زنجیره ارزش پژوهش و نوآوری را پوشش می‌داد. صندوق اروپایی سرمایه‌گذاری‌های راهبردی (EFSI)، رکن اصلی طرح سرمایه‌گذاری اروپاست و «پنجره اختصاصی SME» با سرمایه ۵/۵ میلیاردیورویی دارد که وام یا ضمانت‌نامه‌ها را از طریق EIF در اختیار بنگاه‌های کوچک و متوسط قرار می‌دهد. همچنین از طریق EFSI، امکان مشارکت با بخش خصوصی و سرمایه‌گذاری خطرپذیر روی شرکت‌های نوآفرین پرپتانسیل و شرکت‌های در حال ‌رشد و نیز اعطای وام به SMEهای پرمخاطره (فعال در حوزه پژوهش و نوآوری یا فعالیت‌های اجتماعی) فراهم شده است. این حمایت‌ها فراتر از خدمات EIF یا دیگر ابزارهای مالی اتحادیه اروپاست. شورای نوآوری اروپا (EIC) نیز برنامه‌ای است که در قالب برنامه‌های افق ۲۰۲۰ طراحی شده است، این برنامه پرچمدار اروپا برای شناسایی، توسعه و افزایش مقیاس فناوری‌ها و نوآوری‌های خط‌شکن است. طرح‌های مختلف تامین مالی، سرمایه‌گذاری، شتابدهی کسب‌وکار با تکیه بر خدمات مشاوره و آموزش برای حمایت از شرکت‌های نوآفرین، نوآور و فعال در حوزه فناوری‌های خط‌شکن از طریق این برنامه اجرا می‌شود.

درست است که رتبه ایران از سال 2014 تا 2020 بر اساس آمار پیشرفت قابل توجهی کرده است اما دقیقاً در همین ایام اتحادیه اروپا با برنامه‌های دقیق و متنوعی از شرکت‌های دانش‌بنیان فعال در حوزه جغرافیایی‌اش حمایت می‌کند. آیا وزیر اقتصاد، روسای سابق و فعلی صندوق حمایت از دانش‌بنیان‌ها می‌توانند ادعا کنند در سال‌های گذشته چنین برنامه‌هایی را مدون و اجرایی کردند؟

بر کسی پوشیده نیست که صادرات محصولات دانش‌بنیان با فناوری بالا به‌دلیل نقش تاثیرگذار بر ایجاد ارزش ‌افزوده و ارزآوری، برای اقتصاد ملی کشورهای در حال ‌توسعه بسیار بااهمیت تلقی می‌شود. ضمن اینکه نتایج فعالیت‌های این صنایع به دیگر بخش‌های اقتصادی منتقل می‌شود و به افزایش بهره‌وری و گسترش کسب‌وکار می‌انجامد. بر اساس دیدگاه بسیاری از صاحب‌نظران اقتصادی، آینده تحولات اقتصادی در گرو بسط فعالیت‌های دانش‌محور، ایجاد نوآوری در محصولات و گسترش و نفوذ آن در تمامی عرصه‌های تولیدی و صادراتی خواهد بود.

محصولاتی که به طریق دانش‌بنیان تولید می‌شوند، همواره جای پیشرفت دارند و مانند منابع طبیعی تمام نمی‌شوند. با پیشرفت در این حوزه می‌توانیم شاهد رشد و شاخه‌دار شدن آن باشیم. پس محصولاتی که مبتنی بر این دانش ‌پایه شکل می‌گیرند، مولد تولیدات آینده خواهند بود و راه ‌را برای تلاش‌های جدید باز خواهد کرد. پیشرفت در این حوزه باید با سرمایه‌گذاری بر روی دانشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی صورت بگیرد. با همکاری که میان صنایع و دانشگاه‌ها شکل می‌گیرد، طرح‌های اقتصادی و پیشرو باید از میان طرح‌های پیشنهادی بسیاری انتخاب شوند و مورد بررسی قرار بگیرند. پس از این مراحل، می‌توان این دانش را به خطوط تولید وارد کرد. در ادامه قوانین باید راه‌گشا باشند، مسئولان باید همراه باشند، اعتماد سرمایه‌گذارها باید جلب شود، مشارکت عمومی اخذ شود، موانع بین‌المللی برطرف شوند و… تا بگویم آیا ایران از توان ظرفیتی خود برای گسترش صادرات شرکت‌های نوآور و دانش‌بنیان استفاده می‌کند یا خیر؟

[ad_2]

منبع خبر

Comments

  • No comments yet.
  • Add a comment