لوگو سایت

مسیر بورس در فردای انتخابات


 به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از دنیای اقتصاد؛ بررسی‌ها نشان می‌دهد صرف‌نظر از اندیشه‌های اقتصادی رییس‌جمهوری جدید که اثر زیادی بر بازار سرمایه ‌دارد آنچه بیشتر از هرچیزی برای سهامداران اهمیت دارد دیدگاه رییس‌جمهور جدید در مورد رابطه به دنیای خارج است که می‌تواند اثرات عمیقی بر قیمت دلار و بازار سهام داشته باشد.

کمتر از ۴روز دیگر به زمان برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری باقی مانده است و بازار سهام بیش از هر دوره دیگری وارد یک دوره انفعال شدید شده است، به‌طوری که این روز‌ها حجم خروج نقدینگی از بورس شتاب گرفته است و سهامداران دست از خرید سهام کشیده‌اند. این موضوع منجر شده ارزش روزانه معاملات به شکل معناداری کاهش یابد. تحلیلگران می‌گویند تا زمان روشن نشدن نتایج انتخابات ریاست‌جمهوری این رویه ادامه دارد و سهامداران همچنان در حالت انفعال به سر خواهند برد. علت این انفعال این است که سیاست‌های اقتصادی رییس‌جمهور بعدی به سرعت می‌تواند بر بازار سهام تأثیر بگذارد.

مروری بر ۷نامزد ریاست‌جمهوری نشان می‌دهد که طبق سنت گذشته دیدگاه نامزد‌های ریاست‌جمهوری به ۲دسته اصلی تقسیم‌بندی می‌شود که در فضای سیاسی ایران در قالب اصولگرا و اصلاح‌طلب مرزبندی می‌شوند که با این مرزبندی می‌توان اثرات دیدگاه‌های اقتصادی آنها را بر بازار سرمایه بررسی کرد.

آینده بورس با اصولگرایان

آن طور که از برنامه‌ها و شعار‌های انتخاباتی جناح موسوم به اصولگرا در انتخابات ریاست‌جمهوری برمی‌آید، بخش عمده برنامه‌های این جریان سیاسی ناظر بر عدالت و معشیت است. با تکیه بر این رویکرد اقتصاد می‌توان برآورد کرد درصورت پیروزی این جناح سیاسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری تلاش خواهد شد تا از طریق تزریق نقدینگی سطح رضایت عمومی افزایش یابد؛ به‌ویژه آنکه سطح معیشت مردم در طول سال‌های گذشته به‌دلیل تحریم‌ها، کاهش تولید و رشد تورم آسیب دیده است.

این سیاست اگرچه می‌تواند در کوتاه‌مدت رضایت عمومی را جلب کند اما در بلندمدت می‌تواند زمینه رشد نقدینگی و تورم را فراهم کند. با رشد تورم تحت‌تأثیر پول‌پاشی، می‌توان انتظار داشت همه بازار‌ها از جمله بازار سهام به سمت تجدید دوباره ارزش دارایی‌هایشان حرکت کنند و این می‌تواند منجر به رشد ارزش اسمی قیمت سهام شرکت‌ها در بورس شود. اما نکته قابل توجه اهمیتی است که اصولگرایان به افزایش ارزش پول ملی می‌دهند. به این معنا که همه نامزد‌هایی که در این دسته طبقه‌بندی می‌شوند بر این باورند که ارزش پول ملی باید تقویت شود و این به‌معنای کاهش ارزش دلار است. بنابراین درصورتی که این جناح سیاسی در ایران به قدرت برسد می‌توان انتظار داشت که سیاست‌های پر قدرتی برای سرکوب قیمت دلار و حتی چندنرخی شدن قیمت ارز به‌کار گرفته شود. این موضوع درصورت آزاد‌سازی‌ منابع ارزی ایران در کشور‌های دیگر با احیای برجام، اثرات عمیق‌تری خواهد داشت، چراکه آزاد‌سازی‌ این منابع که برخی برآورد‌ها ارزش آن را ۱۰۷میلیارد دلار نشان می‌دهد یک ابزار پرقدرت را در اختیار رییس‌جمهور بعدی قرار می‌دهد که قیمت ارز را سرکوب کند و می‌توان انتظار داشت حتی قیمت دلار در کوتاه‌مدت به زیر مرز۲۰هزار تومان هم برسد و این موضوع زمینه‌های نزول عمیق شاخص بورس را فراهم کند. با این حال اغلب اقتصاددانان بر این باورند که حفظ قیمت دلار در این محدوده‌ها با توجه به کسری بودجه و انتظارات تورمی در بلندمدت شدنی نیست.

آینده بورس با اصلاح‌طلبان

رویه رفتاری نامزد منتسب به جریان اصلاح‌طلبی برای فعالان بازار سرمایه کاملا آشناست. به زعم فعالان بازار سرمایه پیروزی این جریان سیاسی در انتخابات ریاست‌جمهوری منجر به حفظ شرایط موجود در فضای اقتصادی کشور خواهد شد. با این حال این امیدواری وجود دارد که این جریان سیاسی موفقیت‌های بیشتری برای کاهش تورم به‌دست بیاورد و کاهش تورم می‌تواند در بلندمدت فضا را برای کاهش نرخ بهره مهیا کند. کاهش نرخ بهره می‌تواند به سرعت زمینه رشد شاخص‌های بورس را فراهم کند، با این حال نمی‌توان انتظار داشت این رویه در کوتاه‌مدت اتفاق بیفتد و با توجه به سابقه چند دهه تورم مزمن در اقتصاد ایران، دستیابی به تورم تک‌رقمی در کوتاه‌مدت چندان میسر نیست. نکته قابل توجه در مورد پیروزی این جناح سیاسی در سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری نحوه مدیریت بازار ارز است.

سوابق مدیریتی رییس‌کل پیشین بانک مرکزی نشان می‌دهد که او قائل به اجرای سیاست ارزی شناور مدیریت شده و بازارگردانی بازار ارز است. در دوره او برای نخستین‌بار روند قیمت دلار آزادی عمل بیشتری پیدا کرد. اگرچه این موضوع عمدتا ناشی از ناترازی ارزی ایران در دوران تحریم بود اما به‌نظر نمی‌رسد درصورت پیروزی او در انتخابات ریاست‌جمهوری تجارب به‌دست آمده در دوره‌ای که ایران با کمبود شدید منابع ارزی مواجه بود فراموش شود. از این منظر می‌تواند انتظار داشت که قیمت ارز کمتر سرکوب شود و این خود می‌تواند یک محرک مهم برای رشد شاخص‌های بورس باشد.

حلقه اصلی مواجهه با دنیاست

با وجود آنکه سیاست‌های اقتصادی ۲جناح از جنبه داخلی اهمیت زیادی برای فعالان بازار سرمایه‌ دارد اما آنچه بیشتر از سیاست‌های اقتصادی برای بازار سرمایه اهمیت دارد، روابط بین‌المللی دولت بعدی است در واقع نقطه افتراق ۲جریان سیاسی نوع نگاه آنها به تعاملات بین‌المللی به‌ویژه برجام است که می‌تواند اثرات به‌مراتب تعیین‌کننده‌تری بر بازار سرمایه داشته باشد.  

هر نوع نگرش سیاسی که بخواهد روابط خارجی شرکت‌های بورس را محدود کند و یا به سمتی حرکت کند که مشکلات شرکت‌های بورس در تجارت خارجی حل نشود، به‌شدت بر بازار سهام اثر منفی برجای خواهد گذاشت.

اگرچه انتظار می‌رود با امضای برجام و گسترش روابط دیپلماتیک کشور با جهان خارج حجم منابع ارزی ایران افزایش یابد و این موضوع می‌تواند در کوتاه‌مدت منجر به کاهش ارزش دلار و نزول شاخص‌های بورس شود اما این توسعه روابط سیاسی با جهان خارج به سرعت در میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد و منجر به افزایش درآمد شرکت‌های بورس که در دوران تحریم با بی‌سابقه‌ترین محدودیت‌ها مواجه بودند شود.

نکته اصلی در مورد سیاست‌های خارجی دولت بعد این است که باید مشکل نقل و انتقال ارز برای شرکت‌های بورس حل شود. چراکه یکی از مشکلات کنونی شرکت‌های بورس در تجارت با سایر کشور‌ها محدودیت‌های بانکی و مشکلاتی است که برای نقل و انتقال ارز دارند.

شبکه سوئیفت از دسترس خارج است و بخش بزرگی از تجارت خارجی ایران در طول چند سال گذشته از طریق صرافی‌ها انجام شده است.



منبع خبر

نظر

  • هنوز نظری ندارید.
  • افزودن دیدگاه