به گزارش اقتصادنیوز ، مظفر میگوید: خاطرم هست شبها یک نفر از ما اعضای دبیرخانه و یک نفر از اعضای شورای انقلاب کشیک میایستادیم تا اگر اتفاقی افتاد تصمیمگیری کنیم. یک شب در آذر ۵۸، نوبت مشترک من و مهندس بازرگان بود و جلوی اتاق شریفامامی قدم میزدیم. مهندس بازرگان را هم از قبل انقلاب میشناختم. آن موقع خواستم مقداری شیطنت کنم، گفتم آقای مهندس شما معتقد بودیم شاه برود ولیعهد بیاید، یکباره گفت: «من الان هم معتقدم، نهاد دولت در ایران غربی است و روحانیت ما سنتی است و این دو هیچگونه سازگاری با هم ندارند».